هربار به تو فکر می کنم

 

یکی از دکمه هایم شل می شود

 

انقراض آغوشم یک نسل به تأخیر می افتد

 

و چیزی به نبضم اضافه می شود

 

که در شعرهایم نمی گنجد

 

 

کافیست ترا به نام بخوانم

 

تا ببینی لکنت عاشقانه ترینِ لهجه هاست

 

و چگونه لرزش لب های من

 

دنیا را به حاشیه می برد

 

 

دوستت دارم

 

با تمام واژه هایی که در گلویم گیر کرده اند

 

و تمام هجاهای غمگینی

 

که به خاطر تو شعر می شود

 

 

دوستت دارم با صدای بلند

 

دوستت دارم با صدای آهسته

 

 

دوستت دارم

 

و خواستن تو جنینی است در من

 

که نه سقط می شود

 

نه به دنیا می آید

 

 

لیلا کردبچه

 

 

 

[ پنج شنبه 8 خرداد 1393برچسب:,

] [ 18:9 ] [ asha ]

[ ]

 

عاشقت نشدم،


که صبحها


در خواب ساکتِ خانه ای


بیپنجره، بیدر، مانده باشی


و تلفن


صدایم را پشت گوش انداخته باشد



عاشقت نشدم،


که عصرها


دست خودت را بگیری و ببری پارک


انقراضِ نسلت را روی تابهای خالی تکان بدهی


و فراموش کرده باشی


چقدر میتوانستم مادرِ بچه های تو باشم



عاشقت نشدم،


که دلتنگی شبهایم


تنها گوشی همراهت را بیخواب کند


درست در لحظهای که خواب سنگینت


باید کمر تخت را شکسته باشد



عاشقت نشدم،


عاشقت نشدم که دوستت دارمهایم را


در شعری پنهان کنم،


که باید از صافی هزار گلویِ گرفته رد شود،


و بعد


تصور کنم آن را


دیگری برای تو میخواند  

 

لیلا کردبچه
 

[ پنج شنبه 8 خرداد 1393برچسب:,

] [ 18:6 ] [ asha ]

[ ]

حسودم،


به انگشت‌هایت


وقتی موهایت را مرتب می‌کنند


حسودم،


به چشم‌هایت


وقتی تو را در آینه می‌بینند


و حسودم،


به زنی که رد شدن از لنزهای رنگی‌اش


رنگ پیراهنت را عوض می‌کند

 

لیلا کرد بچه



چه کار کنم؟


من زنِ روشنفکری نیستم


انسانی غارنشینم،


که قلبم هنوز در سرم می‌تپد؛


- که بادی که پنجره‌های خانه‌ام را به هم می‌کوبد،


روزی اگر موهای دیگری را پریشان کرده باشد چه؟


و بارانی که باریده و نباریده تورا یادم می‌آورد،


روزی اگر دیگری را یادت بیاورد چه؟ -



حسودم


و هی می‌ترسم از تو


از خودم


از او


می‌ترسم و هی شماره‌ات را می‌گیرم


و صدای زنی ناشناس


که شاید عطر تو از گل‌های پیراهنش می‌چکد


که شاید بوی تو از انگشتانش می‌چکد


که شاید حروف نام تو از لبانش می‌چکد


هر لحظه از دسترسم دورترت می‌کند


 

تو دور می‌شوی


من


فرو


می‌روم در غار تنهایی‌ام


کنار وهمِ خفاشی که این روزها


دنیایم را وارونه کرده‌ست


 

[ پنج شنبه 8 خرداد 1393برچسب:,

] [ 18:3 ] [ asha ]

[ ]


 

محبوب من ،

 

از دوست داشتـــنم می ترسد .

 

از داشتـــنم می ترسد .

 

از نـــداشتنم هم ...

 

مـــی ترسد !

 

با ایـــنـهمه امـــا 

 

مــــبادا گمان کنیـــد مرد شجاعی نیست !

 

وطنـــش بودم اگـــر ...

 

به خـــاطرم می جنگید !

 

و مــــادرش اگـــر ...

 

به خـــاطرم جان ...

 

من امــــا

 

هیچ کسـش نیسـتم 

 

من

 

هیچ کسـش هستــم !

 

 

 

 

شاعـــر : رویا شاه حسین زاده

 

[ پنج شنبه 8 خرداد 1393برچسب:,

] [ 17:56 ] [ asha ]

[ ]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه